Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8149 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hereby
U
بموجب این نامه یا حکم یا سند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thereunder
U
بموجب ان
by of
U
بموجب
thereby
U
از ان راه بموجب ان در نتیجه
whereby
U
که بموجب ان بچه وسیله
indicement
U
اتهام بموجب ادعانامه
under these rules
U
بموجب این قوانین
know allmen by these presents
U
بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
psephism
U
حکمی که بموجب رای مجلس صادر میشد
jussoli
U
قانونی که بموجب ان شخص تبعهء کشوریست که در ان متولد شده
mutual terms
U
شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند
interpleader
U
محاکمهای که بموجب ان دوکس ناگزیر میشونداز اینکه ....خاتمه دهند
free fishery
U
حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
plutonism
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی در پی پوسته زمین دراثرگرمادرست شده اند
theory of preformation
U
فرضیهای که بموجب ان هربخشی ازموجودالی درنطفه موجودبوده بایدبزرگ شود
phonetic system of spelling
U
اصول املایی بموجب ان هرحرف نماینده همیشگی یک صدای معین میباشد
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
U
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
copyhold
U
تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
plutonic theory
U
فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
cryptoparts
U
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
affidavits
U
شهادت نامه قسم نامه
credential
U
گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
certificates
U
رضایت نامه شهادت نامه
certificate
U
رضایت نامه شهادت نامه
jus sanguinis
U
قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
intuitivism
U
اصولی که بموجب ان مبادی اخلاقی را حسی میدانند اصول اخلاقی حسی
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
epistle
U
نامه
post boy
U
نامه بر
correspoundence
U
نامه ها
letter
U
نامه
manifested
U
نامه
epistles
U
نامه
breve
U
نامه
manifest
U
نامه
manifesting
U
نامه
letters
U
نامه
carrier
U
نامه بر
carriers
U
نامه بر
manifests
U
نامه
warrant of attorney
U
وکالت نامه
letter of recommendation
U
توصیه نامه
memorandum of understanding
U
تفاهم نامه
light list
U
چراغ نامه
letters patent
U
نامه سرگشاده
letter writer
U
نامه نگاری
marriage bed
U
عقد نامه
letters patent
U
نامه سرگشوده
letters of procurator
U
وکالت نامه
marriage contract
U
عقد نامه
letters of administration
U
قیم نامه
letter writing
U
نامه نگاری
letter writer
U
نامه نویس
mailer
U
نامه رسان
packet boat
U
کشتی نامه بر
statement of a claim
U
افهار نامه
surety bond
U
تضمین نامه
bacchanalian song
U
ساقی نامه
swearing formula
U
قسم نامه
swearing formula
U
سوگند نامه
sylva
U
درخن نامه
tenency agreement
U
اجاره نامه
the original letter
U
عین نامه
road book
U
راه نامه
registered letter
U
نامه سفارشی
recognizance
U
التزام نامه
passionary
U
شهادت نامه
passionary
U
مصیبت نامه
pigeongram
U
نامه کبوتر
stemma
U
نسب نامه
pursuivant
U
نامه رسان
questionary
U
پرسش نامه
recognizance
U
تعهد نامه
swamped with letters
U
غرق نامه
protocol
U
پیوند نامه
bill of lading
U
بار نامه
bill of sale
U
بیع نامه
billet doux
U
نامه عاشقانه
by low
U
ایین نامه
byelaw
U
ایین نامه
bylaw
U
ایین نامه
bylaws
U
ایین نامه
certificate of incorporation
U
شرکت نامه
circular letter
U
نامه اداری
collins
U
نامه پر سود
concession deed
U
امتیاز نامه
concessionary agreement
U
امتیاز نامه
concordat
U
موافقت نامه
bill of indicment
U
ادعا نامه
bill of exception
U
اعتراض نامه
bill of divorce
U
طلاق نامه
protocols
U
پیوند نامه
treaties
U
عهد نامه
treaties
U
موافقت نامه
treaty
U
عهد نامه
treaty
U
موافقت نامه
testimonial
U
گواهی نامه
testimonial
U
تصدیق نامه
testimonials
U
گواهی نامه
testimonials
U
تصدیق نامه
rental
U
اجاره نامه
acknowledgment
U
شهادت نامه
bail bond
U
ضمانت نامه
corrigenda
U
غلط نامه
credential
U
استوار نامه
decameron
U
داستان نامه
lease contract
U
اجاره نامه
leetter writing
U
نامه نگاری
leter of condolenee
U
تعزیت نامه
letter book
U
رونوشت نامه
letter de chancellerie
U
نامه رسمی
letter missive
U
امر نامه
letter no
U
نامه شماره 5
letter of a
U
اگاهی نامه
letter of a
U
اطلاع نامه
letter of indemnity
U
ضمانت نامه
letter of indemnity
U
غرامت نامه
letter of introduction
U
معرفی نامه
letter of invitation
U
دعوت نامه
l/c
U
اعتبار نامه
guaranty
U
ضمانت نامه
deed of conveyance
U
صلح نامه
deed of endowment
U
وقف نامه
deed of gift
U
هبه نامه
deed of sale
U
بیع نامه
deed of transfer
U
انتقال نامه
demand note
U
مطالبه نامه
epistoler
U
نامه نویس
escape chit
U
امان نامه
formulary
U
دستور نامه
gender tree
U
شجره نامه
genealogical tree
U
شجره نامه
genealogical tree
U
نسب نامه
letter of recommendation
U
سفارش نامه
certificate of authority
U
وکالت نامه
full power of attorney
U
وکالت نامه
letter of attorney
U
وکالت نامه
power of attorney
U
وکالت نامه
power of authority
U
وکالت نامه
power of procuration
U
وکالت نامه
warrant of attorney
U
وکالت نامه
letter of reference
U
معرفی نامه
letter of reference
U
توصیه نامه
warrant of attorney
U
اجازه نامه
certificate of authority
U
اختیار نامه
full power of attorney
U
اختیار نامه
letter of attorney
U
اختیار نامه
power of attorney
U
اختیار نامه
power of authority
U
اختیار نامه
power of procuration
U
اختیار نامه
warrant of attorney
U
اختیار نامه
certificate of authority
U
اجازه نامه
full power of attorney
U
اجازه نامه
letter of attorney
U
اجازه نامه
power of attorney
U
اجازه نامه
power of authority
U
اجازه نامه
power of procuration
U
اجازه نامه
Are there any letters for me?
U
من نامه ای ندارم؟
threnddy
U
سوگ نامه
dictionary
U
واژه نامه
glossary
U
واژه نامه
lexicon
[dictionary]
U
واژه نامه
word book
U
واژه نامه
wordbook
U
واژه نامه
dictionary
U
لغت نامه
glossary
U
لغت نامه
lexicon
[dictionary]
U
لغت نامه
word book
U
لغت نامه
wordbook
U
لغت نامه
hear from
<idiom>
U
دریافت نامه
threnod
U
سوگ نامه
threnode
U
سوگ نامه
waybill
U
بار نامه
waybill
U
راه نامه
word hoard
U
لغت نامه
wordbook
U
واژه نامه
written contract
U
پیمان نامه
log book
U
رخداد نامه
log books
U
رخداد نامه
storybook
U
داستان نامه
Did you carry (deliver) the letter ?
U
نامه را بردی یا نه ؟
Letter of recommendation.
U
توصیه نامه
Registered mail.
U
نامه سفارشی
open letters
U
نامه سر گشاده
license
U
اجازه نامه
safe-conducts
U
امان نامه
contents
U
کلمات یک نامه
genealogical
U
شجره نامه
family tree
U
نسب نامه
Recent search history
Forum search
1
پایان نامہ را در زبان اردو چہ می گویند
1
what is Labbad
1
جداسازی سلولهایسرطانیگردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1
Leberschwellung
0
بیمه نامه مسئولیت مدنی با بیمه ایران منعقد شده است
2
هر کاری می کنم متن رو به فارسی ترجمه نمیکنه.
0
google translatero emtehan kon hatman jawab mide. متوجه منظورتون نشدم. یعنی دیگه از برنامه شما استفاده نکنم و برم از گوگل ترانسلت استفاده کنم؟ اون که ترجمه هاش داغونه. لطفا راهنماییم کنید من برای پایا
1
بازشناسی خصوصیات فضای معماری مدرسها و حجرهها درمسجدـمدرسههای شاخص دورهی قاجار در تهران
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com